• وبلاگ : بيابان گرد
  • يادداشت : عزيز دو گيتي، اين بيچاره‌ را چه تدبير است؟
  • نظرات : 4 خصوصي ، 13 عمومي
  • درب کنسرو بازکن برقی

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     

    جهان را صاحبي باشد خدا نام .....

    عزيز دلم !


    خودم را گم كرده ام ، گم شده ام و آنقدر پيدا نمي شوم تا پيدايم كني .


    اصلا گاهي دوست دارم گم شوم تا تو بگردي و پيدايم كني .


    نه ، مي دانم كه تو لازم نيست بگردي . هر جا گُم شوم تو جايم را مي داني ،


    مثل بازي قايم باشكي است كه برنده اش از قبل معلوم است : تو .


    تو هميشه برنده اي و من كه مي دانم هميشه بازنده ام .


    اما گاهي دوست دارم خودم را برايت لوس كنم ، برايت ناز كنم


    يا شايد براي دلخوشي خودم ، مي روم قايم مي شوم شايد اينبار پيدايم نكني ولي .....


    ... واي ! مگر مي شود؟


    اگر روزي در اين بازي ساختگي پيدايم نكني ،


    يعني نخواهي كه پيدايم كني ، من گُم مي مانم ،


    گُم مي مانم در هيچ ،‏ در هيچ جا ، در ناكجا ، در خلأ اما ....


    .... مي دانم كه دلت نمي آيد رهايم كني.


    هميشه من گُم مي شوم و هميشه تو پيدايم مي كني .


    هميشه من بازنده ام و هميشه تو برنده اما ....


    راستي ، اينكه تو پيدايم مي كني معنايش چيست ؟


    مي دانم ، يعني من هم برنده ام . من برنده ام كه تو پيدايم مي كني . پس ....


    عزيز دلم ! خودم را گم مي كنم . خودم را گم مي كنم و آنقدر پيدا نمي شوم تا تو پيدايم كني .


    اي خداي مهربان من !


    پاسخ

    آه، جمله‌ي آخري زيبا بود... آنقدر پيدا نمي‌شوم تا تو پيدايم کني...، مراقب خودت باش گلم. پناه مي‌برم به آفريدگار فلق