کمکم کن به خانه ات برگردم!
اینجا بسی هوا سنگین است!!
دلها بر خلاف زرق و برقشان زنگار گرفته اند!
عشق ها بر خلاف محبتشان آمیخته اند با نفرت!!
گرسنگان سیرند از فقر!
سیران گرسنه اند از محبت!!
کودکان در ظاهر مشغول بازی اند اما..... این بازیست که با آینده آن ها بازی می کند!
پدر و مادر ها که روزی با عشق شروع کرده اند امروز باهم بیگانه اند!!
از عاقبت این زندگانی در هراسم....!
می ترسم! از این دنیا می ترسم، بعید نیست تا چند وقت دیگر عشق آسمانی مادر و فرزند هم .....!!!!!
بخاطر هراس از این دنیا چه چیزها که از دست نداده ایم...!

*پناه می برم به آفریدگار فلق*
|