سفارش تبلیغ
صبا ویژن

بیابان گرد

 

 

گفت: آن الله تو لبیکِ ماست...

بسم رب المهدی

 

گفت: آن الله تو لبیکِ ماست

و آن نیاز و درد و سوزت پیکِ ماست

حیله‌ها و چاره‌جویی‌های تو

جذبِ ما بود و گشاد این پای تو

ترس و عشق تو کمند لطفِ ماست

زیرِ هر یا ربِّ تو لَبَیک هاست

 در یک سخنرانی حاج‌آقا طبق روایتی فرمودند: رحمت خداوند 100 قسمت دارد که خداوند یک قسمت آن را بین تمام مخلوقاتش در این دنیا تقسیم کرده است و 99 قسمت آن را برای روز قیامت قرار داده تا بین بنده‌هایش قسمت کند. این همه رحمت فقط شامل یک قسمت است!!!

با این وجود چگونه به عذاب تو فکر کنم؟؟؟

 

پ.ن: در این لحظه به گذشته که فکر می‌کنم، به فاصله‌ها فکر می‌کنم، بین خودم و اطرافیان... حتی بین من و تو...

پ.ن: بعضی اوقات بعضی رفتارها تعریف نشده‌اند...همین.

 

هیچی نگم بهتره!!!

پشت دیوار کاهگلی و نمور وجودم به دنبال ساعاتی بودم که به تو فکر می‌کردم اما هر چه گشتم حتی یک لحظه هم پیدا نکردم که به یاد تو بوده باشم، چه رسد به دقیقه و ساعت... اما تو همیشه به یاد من بودی، چه بی‌وفا من، من، من... مانده‌ام که چطور این من بی‌وفا را تحمل می‌کنی...

 

آمین بلند:

لحظه‌هایم را سرشار از وجود خود و خالی از غیرخود گردان. الهی آمین.

 

پناه می‌برم به آفریدگار فلق





شنبه 88 اردیبهشت 5 | نظر

چه شد که طلبید؟؟؟؟

بسم رب المهدی

ای که مرا خوانده‏ای راه نشانم بده.....

شب آخر بود وقتی رسیدیم دو کوهه، قرار شد که 2 الی 3 ساعت باقی مونده برای خودمون باشه، ما سه نفر هم(من، کج و معوج و مختش) قرار گذاشتیم بریم گردان تخریب. بعد از نماز حسینیه حاج همت، مختش گفت که دیر شده نمیرسیم(حق داشت اخه روز اول که رفتیم گردان 3 ساعتی طول کشید) و عقلا امکان نداشت که در عرض 1:30 بتونیم بریم گردان، خلاصه رفتیم تا پشت دروازه گردان، بسته بود. مختش گفت بریم دیگه قسمت نیست. چند قدم بیشتر نرفته بودیم که یدفعه یه صدایی اومد برگشتم دیدم در باز شده یه ماشین داره میره سمت گردان، اول کج و معوج دوید سمتشون صدا زد و بعد من، دو تا از برادرای بسیجی بودند که میخواستن برای بچه‏های گردان شام ببرند. با کلی حرف زدن بلاخره من و کج و معوج مخشون را زدیم باهاشون اومدیم گردان. مختش بینوا همش حرص میخورد که اشتباه کردیم. از اومدن به اونجا اصلا پشیمون نیستم چه صحنه‏ای بود آقایون اردو زیارت عاشورا میخوندند، همه جا تاریک بود فقط نور فانوس‏ها مشخص بود. ما سه نفر رفتیم پشت حسینیه نشستیم اونجا چه گذشت و چه شد و چطور برگشتیم، اینا همه بماند... (رفت و برگشت 1:30 طول کشید) فقط اینکه حتی اگر کربلا هم قسمت من نبود زیاد برام توفیقی نداشت اینو به سارا هم گفتم چون با باز شدن درب گردان تخریب فهمیدم نباید زیاد اصرار کنم اگر خودش بخواد میشه. وقتی گردان بودیم سارا مسعودی گفت فلانی من مطمئنم که تو یا مختش امشب برنده کربلایی... منم گفتم فرقی نداره.

بعدم که همه رو خودتون می‏دونید قرعه کشی و بعد شماره 3 بعدم اسم من....من ساکم رو تو شلمچه بستم گفتم هروقت نوبت به من رسید آماده باشم، فکر نمیکردم به این زودی قرعه به نام من بیفته. شهدا حسابی شرمنده‏ام کردن با دست خالی رفته بودم اما با دلی محکم و روحی آرام و دستی پر بدرقه‏ام کردند.

پ.ن: چقد حرف زدم ببخشید.

پ.ن: هنوز هم باورش برام یه جورایی غیرممکنه. یه حس تهی دارم، نمیدانم چرا؟؟؟

پ.ن: دوستان گرامی چه خواهران بزرگوار و چه برادران گرامی که بهشون زحمت دادم حلالم کنید.

پ.ن: از مسئولین اردو هم تشکر می‏کنم مخصوصاً سرپرست ماشین خانم‏ها که خیلی اذیتشان کردیم. خب وقتی با کج و معوج باشی هر کاری هم کنی نمی‏توانی مانع شیطنتای دخترانه‏ات بشوی(البته منم بدم نمی‏آمد) صلوات

پ.ن:حالا با هم بخونیم: یه مرده بود یه گربه داشت وای وای....

هیچی نگم بهتره!!!

سکوت بهترین و پرگویا ترین حرف است....

آمین بلند:

یاریمان کن که در راه شهدا قدم بگذاریم نه بر  خون شهدا. الهی آمین.

زیارتی با معرفت نصیب همه ما بگردان الهی آمین.

اللهم عجل لولیک الفرج والعافیه و النصر و جعلنا من انصاریه و اعوانه و شیعه و المستشهدین بین یدیه. الهی آمین.

پناه می‏برم به آفریدگار فلق




پنج شنبه 87 اسفند 29 | نظر

خودمونی اردو

بسم رب الشهدا

 

رمز عملیات: ای خواهر کو.....!!!

هدف عملیات: شناخت خود و تخریب هوای نفس

جای همه‏ی آنهایی که دلشون میخواست با ما باشند ولی نشد که حتما مصلحت بوده خالی، به یاد همه بودم. همه چی خوب بود فکرمی‏کردم شاید بهم سخت بگذره اما سخت یه خورده بود ولی با وجود بچه‏های باصفا که بعداً فهمیدم با صفا هستند به خوبی و خوشی گذشت.

عکسای اردو باشد برای بعد الانم دارم از کافی نت آپ می‏کنم. انشاءالله وقتی آماده شدن تو پرشین گیگ میذارم که همه استفاده کنند.

پ.ن: سال نو بر همگی مبارک و میمون. انشاءالله سال خوبی در کنار خانواده داشته باشید. هنگام تحویل سال مرا یاد کنید و التماس دعا. راستی دعای فرج یادتون نره. دعا کنیم که امسال آخرین سال بیحضور آقایمان باشد. انشاءالله.

 

هیچی نگم بهتره!!!

تو را شناختم از پس ناشناختنی‏ها، چقدر زیبا نشانم دادی مصلحت خویش را...

آمین بلند:

اللهم رزقنی شهادت فی‏ سبیلک. آمین.

پناه می‏برم به آفریدگار فلق




پنج شنبه 87 اسفند 29 | نظر بدهید

بهاری دوباره

بسم رب المهدی

 

یکسال بگذشت و خبری نیامد

بوی عید و خانه تکانی و از کار در رفتن‌ها و خرییییییییییییییدها.... نمیدونم ملت تو این خیابون‌ها دنبال چی می‌گردند.

چند روز پیش رفته بودم بازار ببینم قیمت‌ها چطوره(فاجعه). فقط برچسب روی لباسها رو می‌دیدم، به خودم گفتم موقع‌ای که شیطان از بازار شیعه‌ها خرید می‌کند به کدام برچسب‌ها توجه بیشتری دارد؟ آن‌هایی که زده محب علی(ع) یا آن‌هایی که نوشته شده حب الدنیا... من فکر میکنم اولی نظرش رو بیشتر جلب می‌کند، آخه دومی که خریدنش فایده‌ای ندارد... یه اشاره کند تمومه...

با تمام اوصاف میدونم بیشتر از اون چیزی که فکر می‌کنم دوستت دارم اما آیا دوست داشتن تنها کافیه؟؟؟ تنها اشک و ناله و توسل نیازه؟ یا نه در کنار این کلمات باید از عمل هم نام برد؟ عمل کردن؟ حالا که به این یکسال فکر می‌کنم می‌بینم چقدر این کلمه در زندگی من کمرنگ بوده، اما افسوس که فایده‌ای ندارد، عمر گذشته و دیگر باز نمی‌گردد. تو یاری‌ام کن در سال جدید بیشتر به عمل کردن بپردازم تا به حواشی. انشاءالله

اگه خدا بطلبه آخر هفته‌ با بچه‌های راهیان نور هم‌سفر میشم. نمیدونم با چه رویی برم پیش شهدا...

شما هم که راهی هستید، سفر بخیر و به آقا سلام من رو برسونید. (من همچنان منتظرم)

پ.ن: بدجور دلم هوای بندگیهای ماه رمضان را کرده

پ.ن: حلالم کنید دوستان

پ.ن: موقع تحویل سال منو یادتون نره

پ.ن: پیشاپیش بهار 88 رو تبریک می‌گم.

هیچی نگم بهتره!!!

اصلا اینگار نه اینگار که جای یک نفر خالیه!!!!!

دوباره یکسال بیحضور تو گذشت، نه بیحضور بی‌انصافیه، بهتر بگویم بی‌دیدار تو... تو این یکسال خیلی کم یادت کردم(خودت میدونی از کدوم لحاظ می‌گم) شرمنده‌ام، عطر وجودت، تو لحظه به لحظه‌ی زندگی‌ام پیچیده، حسش می‌کنم اما چرا نمیخواهم باور کنم که تو با منی نمیدانم، لجبازی دیگه.. چقدر سخته عاشق واقعی باشی.

وقتی به زلیخا نگاه می‌کنم از خودم شرمم میاد، از یک عشق زمینی به عشق آسمانی رسید. قربانی وجود برای رسیدن به هستی وجود...  

در کنار لاله‌های کربلا به هنگام تحویل سال مرا یاد کنید که جزء به دعای خیر محتاج چیز دیگری نیستم

 آمین بلند:

اللهم عجل لولیک الفرج.آمین

اللهم الجعل عبادک المخلصون.‌آمین.

تو خود بهتر دانی خزان وجود منتظران با چنین بهارانی، سبز نمی‌شود. برسان بهار اصلی را که سخت چشم براهیم. آمین.

دعایم کنید که از منیت وجودم و از زندان دنیا آزاد شوم. آمین

 

پناه می‌برم به آفریدگار فلق




چهارشنبه 87 اسفند 21 | نظر

چقدر خسته‏ام...

بنام تو، فقط تو

 شاید سکوت بهتر از حرف زدن باشد...

میدونستم وقتی تصمیم بگیرم که فقط تو صاحبم باشی، باید خیلی چیزا رو تحمل کنم...قرار شد که صبرشو بهم بدی، اما هنوز در برابر تهمتها و کنایه‏ها صبرم زیاد نشده، میترسم از لبریز شدن و گفتن حرفایی که فقط ارزش زندانی شدن در دل رو دارن. چقدر راحت خودش مدعی من قرار داده..یکی نیست بگه خیلی غیرت داری مراقب خودت و رفتارتو و خانوادت باش!!! امان از شیطونه که هی میگه بگو: بتوچه..
من حرفی نمیزنم چون تو صاحبمی، اگه بخوای خودت جواب میدی. مگه نه؟؟؟
یکسال منتظر دهه محرم بودم اما چه زود تموم شد، چه زود سفره‏ها جمع شدن...

السلام علیک یا اباعبدالله(ع)

السلام علیک یا اباالفضل عباس(ع)

السلام علیک یا بنت امیرالمومنین(ع) یا زینب کبری(س)

 

هیچی نگم بهتره!!!

منو از خودت جدا نکن، احساس میکنم تازه دارم راه رسیدن رو بهت پیدا میکنم نمیدونم بازم شاید خیاله...

خیلی سخته بدونی که یه نفر میدونه که از نظر بعضی حالات چطوری هستی. اما بازم باهات مهربون باشه. سخت‏ترش اینه که بدونم چه مشکلی داری...این همیشه از همه چی برام سخت‏تر بوده.

آمین بلند:

ذره‏ای معرفت.... .الهی آمین.

 پناه می‏برم به آفریدگار فلق




پنج شنبه 87 دی 19 | نظر

عجب روزگاریست...

به نام تو

فقط همین:

ما می‏توانیم برای یوسف همچو زلیخا باشیم که از او دوری می‏کند. و می‏توانیم همچو مالک باشیم که مشتاق دیدار اوست. هم زلیخا عاشق یوسف بود هم مالک......

هیچی نگم بهتره!!!

دلم از دلم گرفته... تو میدانی چرا؟؟؟

عافِنی مِما امتَحَنتَ به خلقک

میدانم که تو هستی و مرا دوست می‏داری اما همچو کودکی لجباز، ناسازگاری می‏کنم.

پ.ن: عجب روزگار غریبیست، آمدن و رفتن تنها افعال آن است. که هیچگاه فراموش نمی‏شوند. (روحت شاد حسن نظری)

آمین بلند:

نجاتم ده از شر بدیهای وجودم. آمین.

پناه می‏برم به آفریدگار فلق




جمعه 87 دی 13 | نظر

کربلا

السلام علیک یا اباعبدالله


سه شنبه 87 دی 10 | نظر
م

مسافری خسته از راه با کوله‏باری پر از ناامیدی و امید، زیاد سعی نکن که بفهمی چی می‏گم چون به هیجا نمی‏رسی..خلاصه مستقیم می‏رم شاید به جایی برسم..اگه دوست داری همسفر شو..یاعلی
ghorobebargrizan@yahoo.com

 

مطالب اخیر

چقدر خدا غریب است....

دستم را بگیر...

میخواهم برگردم

فراموشت کرده بودم

دلنوشته...!

بازگشت دوباره...!!!

 

آرشیو مطالب

منِ بیابان‌گرد (1)

آخرین جمعه و شروع جدید (1)

دل نوشت (1)

سلام و..... (1)

اخراجی‌ها.... (1)

عشق*** (1)

جمله‌ای برای حضور (1)

ماه نوشت (1)

مهمونی (1)

اشک (1)

بیاید براش.... (1)

عنوان... (1)

اباصالح کجائی... (1)

...منو ببر به (1)

....به محشر از فراز چرخ گردون (1)

اَللّهُمَّ الْعَنْهُمْ جَمیعاً ... (1)

شاپرکها (1)

کوثر (1)

عزیز دو گیتی!!! (1)

خسته نوشت (1)

الهی در این ... (1)

تا عمر بود.. (1)

برای تو که از (1)

آشتی با خدا (1)

شعبان ماه انتظار (1)

حجاب به معنای واقعی1.2 (2)

سکوت و شکستن (1)

این فصل را با من بخوان (1)

وداعی همراه با... (1)

گر به ذره لطف بوتراب کند به آسمان... (1)

چه میشود که شوم کبوتر حرمت که آ ... (1)

یاران او چه رنگی هستن؟؟؟(1) (1)

آیا خدا برای بنده‏اش کافی نیست؟؟؟ (2)

بابانوئل.. (1)

خنده.تولد. (2)

آخ شکست (1)

عمریه در وصف شما !!! (1)

غدیر (1)

رفتنش زود گذشت (1)

دی نوشت.. (2)

هندونه و شب اول قبر (1)

نوشته‏های آخر 86 (4)

22/12/86 تا 2/2/87 (6)

26/2/87 تا 25/3/87 (5)

تبریک نوشت (1)

عروسک نوشت (1)

19/4/87-22/5/87 (4)

2/6/87 - 31/6/87 (6)

عکس نوشت (1)

20/8/87-20/9/87 (2)

آخری‏های سال (4)

جنوب (2)

خرداد 88 و تیر90 (8)

 
 

پیوند ها

پایگاه جامع عاشورا

ابزار و قالب وبلاگ

یا قائم المنتظر المهدى (عج)

امُل

کالبد شکافی جون مرغ تا ذهن آدمیزاد !

اهل همین نزدیکیا

پاک دیده

حرم دل

سوتک

علمدار دین

مفرد مؤنث غائب

همسفر عشق

بازمانده تنهای تنها

نیلوفرآبی

صمیمانه ها

خیمه سبز

عصمت infallibility

دختری با کو له‏ با ر ی ا ز ا مید

...مولایم

« عـشقی »

هی میگه حرف گوش نمی‏کنی...

طلبه ای طالب یار

امل کوچیکه

امل پرکشیده

بهشت در انتظار ما است

استاد بیابان‏گرد

راه بادیه

دل گویه های یک غلامعلی مجاهد

کلبه احزان

دلتنگی‏های یک طلبه

هر کی به هر جا رسید با دلش رسید

مجاهد

 

خبرنامه

 

 

آمار وبلاگ

کل بازدید : 218433
بازدید امروز :20
بازدید دیروز : 25
تعداد کل پست ها : 95

 

دانشنامه مهدویت

مهدویت امام زمان (عج)

امکانات جانبی

پیام‌رسان

نقشه سایت

اوقات شرعی

RSS 2.0

 

 
 

لوگوی دوستان

د نـیـــای جـــوانـی

بچه های آسمانی

خیمه یار

خیمه یار

یک

 

مرجع دریافت ابزار و قالب وبلاگ
By Ashoora.ir & Blog Skin